نتایج جستجو برای عبارت :

بی‌خبرم

از اینجا تا بعد از این، تا انتها، تا ابد بی‌خبرم. از آب بی‌خبرم، از سنگ بی‌خبرم، از باد بی‌خبرم، از آتش بی‌خبرم. از انسان بی‌خبرم و از روح بی‌خبرم. از خود بی‌خبرم و در خدا تا ابد، تا بی‌انتها از خدا بی‌خبرم.
حلمی | کتاب لامکان
تو که نیستی از خودم بی‌خبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرم
دل من از تو جدا نیست
این هوا بی تو هوا نیست
چی بگم از کی بگم وای
دیگه غم یکی دوتا نیست
**
تو که نیستی از خودم بی‌خبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرم
دستم از دست تو دور
این شروع ماجراست
روز و شب، هفته و ماه
قصه های غصه هاست
بودن اینجا که منم
مرگ بی چون و چراست
همه چی از بد و خوب 
قصه رنگ و ریاست
**
تو که نیستی از خودم بی‌خبرم
کی بیاد و کی بشه همسفرم
عشق و مستی پیش تو
پشت دیوار سیاس
غم غربت نداره
اونجا که خونه
دانلود آهنگ آرون افشار یار قدیمی
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * یار قدیمی * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , آرون افشار باشید.
 
دانلود آهنگ آرون افشار به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Aron Afshar called Yare Ghadimi With online playback , text and the best quality in mediac
 
متن ترانه آرون افشار به نام یار قدیمی
یک دنیا حرف و یکخیابان پر از دلتنگیمن به تو باختمتو داری با کی میجنگیبی خبرم از تو منم و بغضی جانانهسهم من از
یک دنیا حرف و یکخیابان پر از دلتنگیمن به تو باختمتو داری با کی میجنگیبی خبرم از تو منم و بغضی جانانهسهم من از تو پرسه تو شهر دیوانهای یار یار یار قدیمی بی تو پر از خاطره هاتم رفتی از تو بی خبرم منای یار یار یار قدیمی بی تو نفس تنگی گرفتم در هوایت رهگذرم منای یار یار یار قدیمی بی تو پر از خاطره هاتم رفتی از تو بی خبرم منای یار یار یار قدیمی بی تو نفس تنگی گرفتم در هوایت رهگذرم مناز زمین و از زمان دلگیرم نیستی و بی تو من از دست میرمنیستی و حال دلم د
من در این گوشه ، که از دنیا بیرون است 
آسمانی به سرم نیست ، از بهاران خبرم نیست 
آنچه میبینم دیوار است 
آه، این سختِ سیاه ، آنچنان نزدیک است 
که چو برمیکشم از سینه نفس ، نفسم را برمیگرداند
ره چنان بسته ،که پروازِ نگه ، در همین یک قدمی می ماند 
من در این گوشه ، که از دنیا بیرون است 
آسمانی به سرم نیست ، از بهاران خبرم نیست 
آنچه میبینم دیوار است 
آه، این سختِ سیاه ، آنچنان نزدیک است 
که چو برمیکشم از سینه نفس ، نفسم را برمیگرداند
ره چنان بسته ،که پروازِ نگه ، در همین یک قدمی می ماند 
"ه.سایه"
هو
بعد از قریب به سه سال این طولانی ترین مدتی ه که ازت بی خبرم...
دلم برای صدات، لبخند هات، حتی برای اخمت تنگ شده... 
می دونم که خسته از راه میای پیشم. با دست هایی که این ساعتها با اسلحه هم آغوش شدن، با دلی که ایمان داره به این راه. با چشم هایی که مست خوابن. منتظرت هستم...
خبرت هست که از خویش خبر نیست مرا
گذری کن که ز غم راهگذر نیست مرا
گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سر سودای تو دارم غم سر نیست مرا 
ز آب دیده که به صد خون دلش پرورم
هیچ حاصل بجز از خون جگر نیست مرا
........................................................
........................................................
دل پروانه صفت گر چه پروبال بسوخت
همچنان ز آتش عشق تو اثر نیست مرا
غم آن شمع که در سوز چنان بی خبرم
که گرم سر ببرند هیچ خبر نیست مرا
تا که آمد رخ زیبات به چشم خسرو
بر گل و لاله کنون میل نظر نیست م
من که از حسرت دیدار تو کورم سال ها در تن خود زنده به گورم در گلو قوت فریاد ندارم اشک دل می شکند سنگ صبورم خانه ام را سرم آوار نکن باز عشق زد تیشه بر آن کوه غرورم آسمان تا به زمین راه کمی نیست خاک چشمان تو شد راه عبورم یا مرا یا خبرم را برسانید آه می میرم از این غم ز تو دورم خط زدم فاصله ها را نرسیدی ماهی مرده ی این تنگ بلورم پس بده بال و پرم را قفسی نیست چشم را بسته و مشکوک به نورم #الهام_ملک_محمدی
خب از اونجایی که من یکسالی هست توی هیچ شبکه مجازی فعالیت ندارم در نتیجه از دوستای مجازیم هم بی خبر بودم
دیشب اتفاقی فهمیدم مسعود دوست مجازیم چندماهی هست نامزد کرده و حقیقتا ناراحت شدم که انقدر دیر فهمیدم و به این فکر افتادم که این تازه یه نفرشون بود و برای بقیه ممکنه چه اتفاقایی افتاده باشه که من بی خبرم...
موقع عملیات خبرم کنیددانش‌جوی پزشکی دانشگاه تهران بود، اما بیشتر وقتش توی جبهه‌ها صرف می‌شد. یه روز که برای امتحانِ «آناتومی گردن» از جبهه اومده بود، استاد یکی از رگ‌های گردن رو به دانش‌جوها نشون داد و پرسید این چیه؟ محمد با این‌که سر کلاس‌ها حاضر نشده بود، جواب استاد رو کامل داد و برای همه ثابت شد که ضریب هوشی بالایی داره. به همین خاطر بود که یکی از استاداش زنگ زده بود به مسئول گردان بهداری و گفته بود: "اگه این پسر مثل بقیه‌ی دانش‌جوها
دانلود آهنگ دنیای من تو حرفام همش اسم تو میبرمدنیای تو کیه که من ازش بی خبرم به نام یادته با صدای مثبم ابراهیمی به همراه متن ترانه و بهترین کیفیت
Download New Music BY :  Saman Jalili | Meysam Ebrahimi With Text And 2 Quality 320 And 128 On Musiceto
متن آهنگ یادته میثم ابراهیمی
♬♬♬
وقتی روز تولدم و هنوز می بینم که یادتهمی دونم که برمیگردی تو یه روز عشقم تو این رابطهوقتی که تو عکسامون و دور نریختی و هنوزم تو اتاقتهمی دونم جای من مثل اون روزا توی قلبت ثابتهبرمیگردی پیشم مگه نه دنیای منب
سلام و درود 
زمین فراخ و دشت و کوه سجاده  ما 
روح دل شادشود از غم پر باده  ما
بوی یاری بفرستاد به صحرا دل ما 
سوته دل ریخت به لعلم قدح تازه ما
راوی آورد خبرم را به دیباچه یار 
که سجودش بکشد هق هق و هر ناله ما
من به نازم که به این یار به هر مجلس ما 
روشنایست نگهش بین ره ظلمانی پر ضاله ما
..............    ..................... .....   ............................
شب باشه امتحان باشه خستگی باشه ولی خب خوابی نباشه !!!!
شبم بخیر 
خدایا شکرتون
خدایا فردا یه نگاه با برکت به همه بنده هات
فاطمه نقاش است. حرفه‌ای نیست اما تا حدودی کارش خوب است. زمستان، بی هوا و بی مناسبت، تابلویی به من هدیه داد. دوستش داشتم. کوباندمش به دیوار اتاقم. اما هر بار که نگاهم به آن افتاد، پیش از دیدنِ طرح روی بوم، آن نوشته ای که پشت ِ بوم برایم نوشته بود در ذهنم نقش می‌بست. برایم کوتاه نوشته بود :
بیرق گلگون بهار، تو برافراشته باش...
 
 
 
حالا... بهار است. ولی ...از بهاران خبرم نیست ... 
 
 
 
 
پی‌نوشت : 
دوست داشتم یک تکه از شعر ابتهاج را، یک روز، از زبان تو
خبرم اگر گرفتی
هنوز هم آنجایم
در کنار کلبه ی تنها،لای جنگل های پیر
وکمی بی ذوقم
فقط اندک هنری دارم در جذب نگاهی 
واحساس لطیفی دارم گاه به گاهی
من یک هنرمندم
می سرایم شعری آمیخته با عشق
تا که از ذوق لطیفی که در آن پنهان است
گریه ی کودکی کهنه شود
راستی
روزگارم می دانی که چه دلتنگ است!
من یک هنرمندم 
درد من تنهایی است
وکمی دلتنگم
به بلندای درختان همیشه سبز سوگند
درد من گمشده است
در هر نفس عشق که از پنجره بیرون می رفت!
شاعر : عینک
خبرم اگر گرفتی
هنوز هم آنجایم
در کنار کلبه ی تنها،لای جنگل های پیر
وکمی بی ذوقم
فقط اندک هنری دارم در جذب نگاهی 
واحساس لطیفی دارم گاه به گاهی
من یک هنرمندم
می سرایم شعری آمیخته با عشق
تا که از ذوق لطیفی که در آن پنهان است
گریه ی کودکی کهنه شود
راستی
روزگارم می دانی که چه دلتنگ است!
من یک هنرمندم 
درد من تنهایی است
وکمی دلتنگم
به بلندای درختان همیشه سبز سوگند
درد من گمشده است
در هر نفس عشق که از پنجره بیرون می رفت!
شاعر : عیسی کیانی کری
یه وقتایی توی زندگی کم میاری همه جوره ولی با تمام حال بدت میگی شکر که نشد شکر که این حال رو دارم ولی خوده خوده خودمــــم ! جالبه مگه نه ؟
زندگی ما آدم اونقـدرام سخت نیست ، ولی چاله و چوله زیاد داره برا پر کردن تصمیمــات بزرگ و کوچیکم اجرایی شد برای تکمیل شدن این زندگی ...
رشته پر رمز و رازی رو انتخاب کردم و زندگیمو پیچیده ترش کـردم :))
خواستید صورت مسئله رو بدم حلش کنید خبرم بدید :)))
بسم الله الرحمن الرحیمسلام عزیزم. دلم خیلی برات تنگ شده. همیشه توی فکرت بودم و هستم. راه ارتباطی باهات نداشتم. چه غمگین ... شما دوست مهربونی بودی و هستی. چه قدر دلم می خواست ازت خبری داشتم. ممنونم ازت. ممنون که خبرم کردی. ممنونم ازت بابت دعاهای خیرت. ان شاءالله که یه روز بازم همدیگه رو ببینیم. برات آروزی عاقبت بخیری و موفقیت دارم. سلام ما رو به مادرت و خانواده مهربونت برسون.خدا مراقبت باشه عزیزدلم
خبرم اگر گرفتی
هنوز هم آنجایم
در کنار کلبه ی تنها،لای جنگل های پیر
وکمی بی ذوقم
فقط اندک هنری دارم در جذب نگاهی 
واحساس لطیفی دارم گاه به گاهی
من یک هنرمندم
می سرایم شعری آمیخته با عشق
تا که از ذوق لطیفی که در آن پنهان است
گریه ی کودکی کهنه شود
راستی
روزگارم می دانی که چه دلتنگ است!
من یک هنرمندم 
درد من تنهایی است
وکمی دلتنگم
به بلندای درختان همیشه سبز سوگند
درد من گمشده است
در هر نفس عشق که از پنجره بیرون می رفت!
 
 
شاعر : عیسی کیانی کری ملقب ب
دانلود آهنگ بابک جهانبخش از خوشی میمیرم
هم اکنون شنونده موزیک جدید و فوق العاده ی * از خوشی میمیرم * با صدای زیبای هنرمند محبوب و مشهور , بابک جهانبخش باشید.
دانلود آهنگ بابک جهانبخش به همراه متن, پخش آنلاین و بهترین کیفیت (کیفیت اصلی) از رسانه مدیاک
Download new song by Babak Jahanbakhsh called Az Khoshi Mimiram With online playback , text and the best quality in mediac
متن اهنگ بابک جهانبخش به نام از خوشی میمیرم
هر کسی عاشقه حال منو میدونه بذار کل دنیا بهم بگن دیوونه بهم بگن دیوونهبذار همه بگن
نه سری هست و نه صدایی ! 
انگار در اینجا  خاک مرده پاشیدند . نه کسی می آید و نه کسی می رود . نکند سال ها از مراسم ترحیم من گذشته و من بی خبرم.  شاید اصلا زندگی نکرده ام . ریه هایم رنگ هوا را له خود دیده اند ؟ چشم هایم غیر از چهار دیواری تنهایی چیز دیگری دیده است؟ 
شاید من در اعماق زمینم در اوج آسمان به دنبال خود می گردم ؟ 

پ.ن: 
برم دکتر حالم خیلی بد شده . این وقت روز که زمان هذیان گفتن نیست . 
تب دارم.  چشمام سیاهی میره . نکنه باید دخیل ببندم ؟ اصلا به ک
1398/01/01       01 : 28 : 27
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
 آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز ؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
 آفتابی به سرم نیست
 از بهاران خبرم نیست
نفسم می گیرد
 که هوا هم اینجا زندانی ست
 هر چه با من اینجاست
 رنگ رخ باخته است
ارغوان
 این چه راز یست که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید ؟
 که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
 ب
متن آهنگ عجایب شهر حمید صفت
آزاد شدم خوشحالم ننه ایشالله آزادی قسمت همهآزاد شدم چشمامون تَره ایشالله بیرون دنیا بهترهآزاد شدم بیا بغلم همه جلو رفتنو من أ همه عقبمآزاد شدم بگو به منم من توو حبس بودمو بی خبرم همه عجبنداستان شده همه توو غمن چرا لنگو پاچه های همه رو همنپَ ننه ننه خاک توو سرم ناموسا ناموسم بریز آب پاک رو دستم
ادامه مطلب
بر "مصلّاے" من از بادہ نشان بسیار است..
#رفیع_مشهدے
✒️‎‌‌‌‌‌‎─═༅❥༅═─
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
مشاهده مطلب در کانال
ﻫﺮ ﺴ ﻋﺎﺷﻘﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﻨﻮ ﻣﺪﻭﻧﻪ

ﺑﺬﺍﺭ ﻞ ﺩﻧﺎ ﺑﻬﻢ ﺑﻦ ﺩﻮﻭﻧﻪ

ﺑﻬﻢ ﺑﻦ ﺩﻮﻭﻧﻪ

ﺑﺬﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﺑﻦ ﺑﻪ ﺟﻨﻮﻥ ﺸﺪﻩ ﺎﺭﻡ

ﺗﻤﻮﻡ ﺷﻪ ﺎﺭ ﺩﻧﺎ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ

ﺑﺎ ﺗﻮ ﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ

بﺪﺟﻮﺭ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺍﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﻣﺮﻢ ﻪ ﻣﻨﻮ ﻧﻤﺸﻪ ﻨﺎﺭﺕ
ﺗﺶ ﻗﻠﺐ ﻣﻦ ﻣﻪ ﺣﺘ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺩﻪ ﺩﻟﻢ ﺧﻮﺷﻪ ﻨﺎﺭﺕ
ﻣﻦ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺻﺪ ﻧﻔﺮﻡ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺭﺩﺳﺮﻡ

ﺑﻪ ﺗﻮ ﻪ ﻓﺮ ﻣﻨﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺑ ﺧﺒﺮﻡ
ﻭﻗﺘ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﺮﻡ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮ می
ﺮﻡ
ﺑﻪ ﻣﻦ
 

من کشتهٔ عشقم،خبرم هیچ مپرسید
گم شد اثر من،اثرم هیچ مپرسید
گفتند که : چونی ؟ نتوانم که بگویم
این بود که گفتم، دگرم هیچ مپرسید
فردا سر خود می‌کنم اندر سر و کارش
امروز که با درد سرم هیچ مپرسید
وقتی که نبینم رخش احوال توان گفت
این دم که درو می‌نگرم هیچ مپرسید
بی‌عارضش این قصهٔ روزست که دیدید
از گریهٔ شام و سحرم هیچ مپرسید
خون جگرم بر رخ و پرسیدن احوال؟
دیدید که : خونین جگرم، هیچ مپرسید
از دوست به جز یک نظرم چون غرضی نیست
زان دوست به جز یک نظرم ه
یه تغییر..
امیدوارم بتونم 
حالا بیشتر میام میگم..
فعلا یه کتابو میخام شروع کنم به اسم 
لطفا موفقیت را باور کنید ..
میخونم و میخونم و میام نظرمو میگم
قطعا نباید جا بزنم
اره گریه اره
ولی جا زدن اخه؟ 
انقدر تو دلم رویاها دارم ک نباید خرابش کنم این همه سختی نکشیدم ک تو دانشگاه جا بزنم 
قطعا من مسولم نسبت به تک تک جمله هایی که تو دانشگاع باید یاد بگیرم تا موفق شم.
یه سری ویژگی های اخلاقیمم باید تغییر بدم.
تو بیان هم بیشتر بیام✌
دلم واسه فضای بجه های ق
سلام
اخیرا شایع شده که خوردن خفاش باعث شیوع کرونا شده
اما من که از اون بالاها با خبرم بهتون میگم که دروغه
طبق اعلام متخصصان بلند پایه چین، خوردن مورچه خوار پولکی خام باعث شیوع کرونا شده؛ نه خفاش
فهمیدین؟ خوردن مورچه خوار؛
اونم نه هر مورچه خواری؛ مورچه خوار پولکی
تازه مورچه خوار پولکی پخته هم خطر ساز نیس ...
مورچه خوار پولکی خام
یعنی زنده زنده افتادن به جونش
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
از خواب بیدار میشوم عجیب دلتنگم، دلتنگ حرم رویایی ام دلتنگ ایوان طلای زیبای بابا علی...
گوشی ام را برمیدارم مدح پدر را میگذارم دلم جلا میابد
دلم خبرم میدهد بین این عید بزرگ و این دلتنگی ارتباطیست
میرورم مفاتیح را برمیدارم تا نگاهی به اعمال این روز بزرگ بیندازم
میبینم از اعمال امروز زیارت باباست اشک شوق در چشمانم حلقه میزند آخر باباعلی،جان پیامبر است جای تعجب ندارد روز مبعثش بروی و جانش را زیارت کنی 
اللهم اجعل محیای
دانلود آهنگ جدید غمگین از سیروان خسرویبه نام میخوام دو دوتا چهار تا نشه : دیگه درست نمیشم دیگه درست نمیشم با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
دانلود آهنگ میخوام دو دوتا چهار تا نشه : دیگه درست نمیشم دیگه درست نمیشم
دانلود آهنگ میخوام دو دوتا چهارتا نشه چی میشه هرچی شد از حالا نشه
دانلود آهنگ نه دیگه فرقی نداره که کجام با همه وجودم آرامش میخوام
دانلود آهنگ روزایی که دوست داشتم برن اصلا دور و بریام از دست من خستن
دانلود آ
دانلود آهنگ جدید غمگین از سیروان خسرویبه نام میخوام دو دوتا چهار تا نشه : دیگه درست نمیشم دیگه درست نمیشم با کیفیت بالا 320 لینک مستقیم mp3 موزیک صوتی همرا با متن ترانه
دانلود آهنگ میخوام دو دوتا چهار تا نشه : دیگه درست نمیشم دیگه درست نمیشم
دانلود آهنگ میخوام دو دوتا چهارتا نشه چی میشه هرچی شد از حالا نشه
دانلود آهنگ نه دیگه فرقی نداره که کجام با همه وجودم آرامش میخوام
دانلود آهنگ روزایی که دوست داشتم برن اصلا دور و بریام از دست من خستن
دانلود آ
از من نپرس چه خبر؟
جز تو چیزی مهم نیست
چون تو شیرین ترین خبرم هستی
و گنجینه های دنیا بعد از تو
ذرات غبارند
از وقتی تو را شناختم
رویای سپیده دم و سیمای گل و رنگ درختان را به یاد ندارم
صدای دریا و نوای موج و آوای باران را به یاد ندارم
ای تقدیری که در روحِ روح خانه کرده ای و شکل زمان را ترسیم می کنی
و روزم را با تار و پود عشق می بافی
از من نپرس که چه خبر؟
| سعاد الصباح |
چون به مستی سوی می‌بانگ عدم ره سپرمبنگرم زین شب دیوانه چه سان ره ببرم ره نه هموار و نه من جز دو قدم راست توانساقیا نیست مرا جز به میانت نظرم ترسم از روز پسین تا که رسد نوبت منطلب باده کنم از قِبل درد سرم چون بپرسند مرا بیش و کم از بیش و کمممست گویم که چه پرسید مرا، بی‌خبرم من به دنیا شدم از حشمت میخانه‌ی دوستبکشم باده و از جلوه‌ی او جلوه خرم چرخش و زاویه‌ی حرف و قلم کار تو بودچاکر عشقم و از بندگی‌ات مفتخرم حلمیا نام نکو کردی و فرجام نکوز ب
    زهرمار این روزها سوشال مدیاست. داریم راه خودمان را می رویم و غم های خودمان را میخوریم که یهو ناغافل این افعی از ناکجا آباد، نیش به جانمان می زند و زهرش را می پاشد توی رگ هایمان. وگرنه که من داشتم توی دل خودم برای یکی از 2499 بیمار تحت پوششم که مری اش تازگی ها سرطانی شده غصه می خوردم و کاری به کار کسی نداشتم و اصلا خبرم نبود که حالا فلان جای تهران یک پسرک جوان بسیجی 19 ساله شهید شده و اصلا کی بوده و چه شکلی بوده. حالا ولی به لطف این مار خوش خط و خال
اصولا از بچگی ادمی افراطی بودم یعنی هیچوقت تعادلی نداشتم یا افراط مفرط یا تفریط مفرط.امروز با اینکه صبح رمان کوری را ادامه میدادم تا به صفحه ۱۰۰ام برسم خواهرم گفت بیا و سریالی را که دانلود کرده بود را ببینیم من هم رفتم پیشش و الان که ساعت۲۳.۲۹دقیقه است به اتاقم بازگشته ام!!!!بله یک چنین غیبت طولانی.امروز داییم به خانه ما آمده بود و با مُشت های کرونایی از هم استقبال کردیم. قبلش هم تا میتوانستم در یوتیوب به سر میبردم و هرچیزی که درباره فساد اخلا
سلام داداش جابرم سلام روضه ی مجسممبعد از چند بار که هی خواستم‌بیام به دیدنت و نشد داشتم فکر میکردم شاید لیاقت ندارم شاید لایق‌ دیدن روی ماهت نیستمشاید انقدر بدم که نمیخوای بیام به دیدنتولی بعد مدتی که بالاخره این سعادت نصیبم کرد و اومدم‌به دیدنت آروم شدم چه آروم شدنی........وقتی اسم خواهرتو که هم اسم خودم بود شنیدم تنم لرزید نمیدونستم اسم خواهرت زینبهتا اون لحظه که گفتی زینب جان تو هم اسم حضرت زینبی..من از تو توقع دیگه ای دارم...به خودم اومدمم
بسم الله الرحمن الرحیم
از خواب بیدار میشوم عجیب دلتنگم، دلتنگ حرم رویایی ام دلتنگ ایوان طلای زیبای بابا علی...
گوشی ام را برمیدارم مدح پدر را میگذارم دلم جلا میابد
دلم خبرم میدهد بین این عید بزرگ و این دلتنگی ارتباطیست
میرورم مفاتیح را برمیدارم تا نگاهی به اعمال این روز بزرگ بیندازم
میبینم از اعمال امروز زیارت باباست اشک شوق در چشمانم حلقه میزند آخر باباعلی،جان پیامبر است جای تعجب ندارد روز مبعثش بروی و جانش را زیارت کنی 
اللهم اجعل محیای
من کلا آدم راحتیم با یکسری از بچه‌های دانشگاه هم خیلی راحتم فارغ از جنسیت و خب سر همین از جیک و پوک خیلی از دخترا و پسرا با خبرم و میدونم که هیچکدوم واقعا خوب و پاک و منزه نیستن جز بچه که اصلا از چشم و گوش بسته بودنش هر چی بگم کم گفتم لعنتی یک سوالی کرد چند وقت پیش مگه از ذهن من پاک میشه؟ شانس آورد ازم دور بود و گرنه احتمالا از اینکه انقدر بامزه فکر میکرده ذوق میکردم یهو بغلش میکردم خل و چل رو امروز تارزان غیرتی داشت میگفت به استاد رپ بگو که بره ش
قبل از شروع ترم 9، اتوبوسِ شیراز-ناکجاآباد! و طبق معمول توام با لرزش‌های مکرر اتوبوس. یه تابستونِ پوچ و بی‌حال گذشت و دوباره مسیرِ دوست‌داشتنیِ همیشگیِ این چند سال؛ ناکجاآبادِ عزیز!!!
آخرین باری که این مسیرو طی می‌کنم، مگه اینکه اتفاقی تو راه باشه که ازش بی خبرم هنوز. دوست نداشتم امروز برسه، ولی عمر گذراست و ما هم ناگذیر به گذر...
یه روز میرسه که کلی از روزای این ترم گذشته و خیلی چیزا تموم شدن، اون روز نمی‌تونم حدس بزنم، شاید خوب باشه شایدم ب
واقعا چرا نمیخوابم؟!
عایا هنوز شک دارم که چشمام از کاسه در اومده از بس ب گوشی نگاه کردم؟
کاش حداقل دو قسمت از سریالو میدیدم یا دو صفه کتاب میخوندم!
این عمر تباه شده پای گوشی از همه تباهی ها تباه تره!
پس کی میرسه اون زمان موعود ک توش شبا زود بخوابم و صبحا قبل طلوع آفتاب بیدار باشم به خورشید سلام کنم؟؟!!
اونهمه برنامه ریزی رو کی قراره بشینی بنویسی و بعد بهشون عمل کنی؟
کی قراره برم باشگاه؟
کی قراره برم کلاس زبان؟
کی قراره برم کلاس حفظ؟
پس خبرم کی قر
لحظه ای کاش کمی صبر کنی به خاطر منمرحم حال دلم باش طبیب ماهر من
من به قربان تو و حالت جذاب نگاهتمبتلای توام و باخته ام دل به نگاهت
ای وای هوایی شده این دل چه حالی شده از حال دلت با خبرم کنای وای هوایی شده این دل چه حالی شده تو مرا عاشق ترم کن
ای وای به چشمان تو سوگند که نقاشی لبخند تو ایمان مرا بردای وای ببین برق نگاهت، آن صورت ماهت چه بلایی سرم آورد
دل به دریا زده ام سمت نگاه تو عزیزمدل من یوسف افتاده به چاه تو عزیزم
من در صدد یار و تو دلدار و چه ت
 
بہ تو من مے بالم
و بہ هـر بغض نجیبے ڪہ دل تنگم را
بہ هـواے مددے یاد تو مے اندازد
 
 
 
بہ تو من مے بالم
و بہ اندوہ عمیقے ڪہ میان من و توست
عمق یڪ قطرہ ے اشڪ
اوج یڪ بوتہ ے نور
ڪہ مرا مے برد از خلسہ ے بودن با تو
تا بہ سرسبزترین نقطہ ے اوج
تا بہ آبادترین قلہ ے دور
 
 
 
بہ تو من مے بالم
بہ هـمین قطرہ ے اشڪ
و بہ سرچشمہ ے دنجش ڪہ در آن
نقش تصویر تو را مے بینم
نہ بہ اندوهـ 
بہ مهـر
دیدہ ام مے گرید
لبت آرام تر از آب بہ من مے خندد...
 
 
 
 
بہ تو من مے بالم ...
و بہ خ
دانلود آهنگ ای وای هوایی شده این دل چه حالی شده با کیفیت 320 و 120 همراه با متن
دانلود ای وای هوایی شده این دل چه حالی شده آرون افشار
آرون افشار طبیب ماهر آهنگ ای وای هوایی شده این دل چه حالی شده 
 متن اهنگ 
لحظه ای کاش کمی صبر کنی به خاطر من مرحم حال دلم باش طبیب ماهر من
من به قربان تو و حالت جذاب نگاهت مبتلای توام و باخته ام دل به نگاهت
ای وای هوایی شده این دل چه حالی شده از حال دلت با خبرم کن
ای وای هوایی شده این دل چه حالی شده تو مرا عاشق ترم کن
ای
ذکر خود گویم و پرواز کنم تا بر دوستباز چون باز نشینم کُلَه منبر دوست
من نه چون سایه کشم رخت سیه تخت زمینغنچه‌ی صبحم و اطوار کنم بر سر دوست
بوی خون می‌رسد و طلعت ابلیس از دورمست می‌خیزم از این خلقت بلواگر دوست
شرع تو خواندم و این شیوه مرا سود نکردکعبه آتش زدم از این دم جان‌پرور دوست
گفته بودم به فلک خاک من از دیده زدایگوش می‌کرد و نمی‌کرد من و محضر دوست
وعده‌ی چشم تو شد خاتم تنهایی جانعالمی پام فتد باز منم چاکر دوست
ساقدوشان تو این کار به من
 
سلام
خواهرِ من یه جوری با من رفتار می کنه که من احساس می کنم نزدیک ترین کس و کارش توی دنیا منم
درسته مریم خانوم؟
اون قدر که با من راحتی با هیچ کس راحت نیسیتی، درسته؟
 
 
شاید توقع بیجایی باشه ولی
تو قبل از عید بیمار میشی
مامانت روغن ضماد می زاره برات
خان داداشت رگ گیری می کنه
اون یکی دلسوزی می کنه
...
اون وقت من که باورم شده نزدیک ترین کَسِ تو ام حتی خبر دار نمی شم
می تونستم دعا کنم برات
می تونستم کلّی برات آرزوی خوب بکنم که زود تر بهبود پیدا کنی
قدر سلامتیو الان میفهمم،، خیلی حال بدی داشتم امروز، نمیدونم چرا
اینقدر تحمل می کنم دردامو... وقتیم حرف دکتر میشه روحیه مو میبازم ولی
وقتیم میرم دیگه ترجیح میدم باهاشون همراهی کنم تا زودتر حالم خوب بشه...
فقط خدا کنه دیگه اینجوری نشم. طفلک علی وقتی زنگ زد فهمید حالم بده اومد
پیشم تا وقتیکه خیالش ازم راحت شد. بااینحال دلش میخواست امشب پیشم باشه
ولی فهمید تنهایی راحتترم فقط پیشونیمو بوسید رفت گفت از حالت بی خبرم
نذار. جلو خانواده ! ولی خوشحال
بنگر به خلق ترسان، همه کس ز خویش نالانهمه سو دهان گشوده که دهد غذای رحمان
تو به جای خود نشسته به دو دست خودببسته تو نداده می‌ستاندی که چنین شدی پریشان
پس ناکسان روانی که چنین حضیض جانیتو دکان عقل رفتی و شدی دخیل رذلان
ز تو عالم است گریان، ز تو خنده‌ها گریزانتو برو ز خویش می‌شو تن و دست و پای بی‌جان
تو برو بمیر در دم اگرت سر نجات استتو برو بمیر ای غم چه کنی به خلق غلیان  
خبرم رسید این شب گذر عظیم داردچو دهان خلق شوید ز حروف چرک افشان
به میان ش
 
عقیقه ام به نگاهت که از بلا بپرمتو آن بلای قشنگی که آمدی به سرم
 
اسیر چشم تو مشروطه خواه لجبازمبه خاطر تو ز شاهی چه ساده میگذرم
 
شبیه پنجره ای بسته رو به آزادیز هرچه آن ور دیوار هست بی خبرم
 
نصیبم از تو فقط قهوه ی قجر شده استشهید وصل تو آخر به شیوه ی قجرم
 
برای مردم شهرم شبیه مثنوی امولی به چشم تو بیتی مفید و مختصرم
 
انار نارس عشقم به شاخه ات خشکیداسیر بهمن بی مهری ات شد این ثمرم
 
دو روز مال دلم بوده ای ملالی نیستبه آن دو روز کذایی همیشه مف
به هنگام گفتن دوست داشتنت، از مردمک چشمم خبر نداشتم. مثل اینک که می‌نویسم و می‌دانم نانوشته بهتر است باز از مردمک چشمم بی‌خبرم. تو مردمک چشم منی. اگر از تو بخواهم بگویم از ایستگاه باید بنویسم. ایستگاه انتظار تا بیایی، ایستگاه خوشبختی تا بنشینی و آن لحظه من از خزیدن نرم نرمکت در آغوشم بی انتها شوم. ایستگاه برای یکی رفتن است برای دیگری آمدن. برای من پیش و پس از تو  یک خیابان بود که صبورانه انتظار اتوبوس را می‌کشید.من اما بی‌صبرانه منتظر تو بو
خبرورزشی نوشت: مهاجم اسبق استقلال گفت: جام بدون بازی چه لذتی دارد؟ عشق جام به اتمام مسابقات است که بازیکن خیس عرق روی سکو برود و جام را در دستانش بگیرد نه مثل قضیه سوپرجام یا سه امتیاز بازی برگزار نشده مقابل سپاهان!
علی موسوی، مهاجم اسبق استقلال و تیم ملی روحیه شوخ‌طبعی دارد. بعد از دو هفته بار دیگر با او همکلام شدیم.
حاجی آن‌قدر تکل زد که موکت خانه فرهاد کنده شددو هفته پیش گفتم حاجی فتح‌الله زاده را در خانه فرهاد مجیدی در امارات شکست دادیم
سلام مـوى سپیدم خوش آمدی به سـرم 
رسیده‌ای که بگویی چقدر خون‌جگرم
تو را در آینه دیدم شناختم اما 
مرا در آینه دیدی؟ چه آمده به سرم
خبر برای من آورده‌ای که پیر شدی 
خبر برای تو آورده‌ام که با خبرم
به هر دری که زدم بسته بود باور کن
نوشته‌اند به پیشانیم که در به‌ درم
بهار بود و به بهمن کشید و رفت که رفت
از آن به بعد کمی تیر می‌کشد کمرم
"علی فرزانه موحد"
+ تو یه تصمیم شک دارم، نمیدونم چی درسته و چی غلط، شما تو این شرایط چکار می‌کنید که به راه‌حل ب
حس می کنم روابط اجتماعیم خیلی افت کرده :))
احتمالا بابت خونه بودن زیادیه؟
بابت همین در جهت ارتقای خودم، امروز که رفته بودم بانک و یه همکلاسی دوران دبیرستان رو دیدم، سعی کردم برم جلو و معاشرت کنم! کاری که از من بعیده :)) بلکه شاید حرف و سخن جدیدی داره من بی خبرم...
وقتی میرم شهر به آدما یه جوری نگاه میکنم، که فک کنم اگه دقیق بشن متوجه میشن که عجیب نگاشون میکنم!
کلا هم حالتای خاصی بهم دست میده.
مثلا یهو میرم تو فاز یه چیز خاص. مثلا درسی. بعد اون وسط اگه
دانلود آهنگ طبیب ماهر آرون افشار + متن آهنگ طبیب ماهر هم اکنون در رسانه مدی موزیک
دانلود آهنگ جدید آرون افشار به نام طبیب ماهر
Aron Afshar  – Tabibe Maher
اینستا گرام هنرمند 
اینستاگرام مدی موزیک
آرون افشار طبیب ماهر
ترانه : علیرضا مرتضی قلی
آهنگ : ——–
تنظیم : معین راهبر
بخشی از متن آهنگ آرون افشار طبیب ماهر
لحظه ای کاش کمی صبر کنی به خاطر من
مرحم حال دلم باش طبیب ماهر من
من به قربان تو و حالت جذاب نگاهت
مبتلای توام و باخته ام دل به نگاهت
ای وای هو
 
سلام یوکای عزیز؛
قصد نداشتم برایت بنویسم. 
اما اینجا شبیه یک گور دسته‌جمعی‌ست. زمین یک گور دسته جمعی‌ست. 
تازگی‌ها اینقدر خواب‌آلود شده‌ام که وسط شاهنامه گوش دادن هم خوابم می‌برد.
نمی‌دانم کی منفی بافی‌هایم تمام می‌شود. نوبت مشاوره گرفته‌ام. از طرفی‌ هم به خودم حق می‌دهم.
درمانده‌ام.
دلم تنگ کسی شده که نمی‌شناسمش. کتاب‌های جامعه اسلامی بعد از چندین ماه پیشم مانده. قرار بود خبرم کنند. مثل استخوان در گلو می‌ماند. فردا می‌روم دانشگ
 
بی تو از چهره‌ی پاییز، غم‌انگیزترمچه بلاها که نیاورده جدایی به سرم
 
مثل تنهایی یک کوچه در این شهر شلوغ دلخوشِ آمدن و رفتن یک رهگذرم
 
بس که در حسرت پروازم و پرپر زده‌امکورکورانه قفس ساختم از بال و پرم
 
بی تو از مردم این شهر بدم می‌آیدجز خیال تو نمانده‌ست کسی دور و برم بی تو آنقدر که در خاطره‌ها گم شده‌ام چند وقتی‌ست که از حال خودم بی‌خبرم
 
نیستی تا که تماشا کنی اندوهِ مرابی تو از چهره‌ی پاییز غم‌انگیزترم...
 
شاعر: ؟؟
 
****
پاییزتون
 
بی تو از چهره‌ی پاییز، غم‌انگیزترمچه بلاها که نیاورده جدایی به سرم
 
مثل تنهایی یک کوچه در این شهر شلوغ دلخوشِ آمدن و رفتن یک رهگذرم
 
بس که در حسرت پروازم و پرپر زده‌امکورکورانه قفس ساختم از بال و پرم
 
بی تو از مردم این شهر بدم می‌آیدجز خیال تو نمانده‌ست کسی دور و برم بی تو آنقدر که در خاطره‌ها گم شده‌ام چند وقتی‌ست که از حال خودم بی‌خبرم
 
نیستی تا که تماشا کنی اندوهِ مرابی تو از چهره‌ی پاییز غم‌انگیزترم...
 
شاعر: محمدرضا یار
 
****
تازه آشنا شدیم میدونم دوسم داره و به نظر آدم خوبی میاد
ولی من از احساس خودم بی خبرم
نمیدونم دوسش دارم یا نه میترسم احساسم بهش برای فرار از تنهایی این روزام باشه ولی اسممو که صدا میزنه قلبم ی جوری میشه
دوس دارم حرف بزنه من فقط بشینم گوش بدم ولی وقتی میخواد صمیمی تر شیم گارد میگیرم :/
باهاش ساعت ها میتونم حرف بزنم و موضوع کم نیارم بلده چ جوری بخندونتم
هنوز رسمی با هم نیستیم ولی اون دوس داره صمیمی تر شیم من هی بهونه میارم و فرار میکنم
احساس و تکلی
تازه خبر سوختن و حال وخیمش تو دنیای مجازی و سایت های خبری دست به دست میشد که گفتند: فوت کرد.
سراغ پیج های خبری رفتم و دیدم آنقدر عشق فوتبال و استادیوم داشته که به خاطر راه ندادنش خودش را آتش زده.بماند قصه
زندان و دادگاهش که بی خبرم و بدون موثق.
نه از فوتبال خوشم می آید و نه علاقه ای به استادیوم رفتن.نگید تو ایران آدم ها بددهن هستند که هر استادیومی توی این دنیا
بروید،مردها بد دهن هستند و شعارها نا به جا.نگویید که خب اگر زن ها بروند مردها آرام میشو
بیخیال هوا چرا یه دفعه اینهمه سرد شد؟؟؟ پریروز از خواب که بیدار شدم یه لحظه وحشت برم داشت که نکنه یک مهرهست و من بی خبرم؟ در این حدچه اموجی زشتی:|
 
 
بگذریم ازین سرما. چند روز پیش تو خیابون صحنه ای دیدم، اندکی زیاد ناراحتم کرد. واقعه ی مورد نظر مربوط به پیرمردی بود که لیف میفروخت. یه خانمی اومدو قیمت لیفارو پرسید،دونه ای پنج تومن بود. خانم دوتومن گذاشت کف دست پیرمرد که یه لیفو گرفته بود سمتش و گفت اینو بگیر نمی خوام:| 
راستش خیلی ناراحت شدم. مگه
بسم الله
 
پرواز تهران-اوکراین، میتوانست یک پرواز عادی باشد که مسافرانی از ایران را به اوکراین و از آنجا به ینگه دنیا میبرد. اما نبود.
دوستانی از من در این پرواز بودند که یکی را خوب می شناختم. خیلی خوب.
وقتی با خبر شدم این دوستم در این پرواز بوده،
وقتی با خبر شدم چه طور این پرواز به زمین رسیده، و سرنوشتش نوشته شده،
وقتی با خبر شدم به تیر غیب نبوده،
وقتی با خبر شدم در زمان بین سقوط تا اعلام خبر سه روز طول کشیده
وقتی با خبر شدم ....
دنیا برایم کوچک شد
Aron Afshar
Khato Neshan
#AronAfshar
بی من نتوانی
این خطو نشان
لبریزم از عشق آرامش جان باران ببارد عجب حال خوشی 
شاید ندانی ولی باعثشی
بی من نتوانی 
این خط و نشان
لبریزم از عشق آرامش جان باران ببارد عجب حال خوشی 
شاید ندانی ولی باعثشی
در دل من افتاده عشقت زمینگیر شدم
سر تو با قسمت با تقدیر درگیر شدم
ای بهونه ی زندگی بی تو من بی قرارم
در دل من افتاده عشقت زمینگیر شدم
سر تو با قسمت با تقدیر درگیر شدم
ای بهونه ی زندگی بی تو من بی قرارم
با دل من جنگ نکن من که تسلیم
خیلی اتفاقی متوجه شدم امروز روز مهندس بود (هست!)... مهندس زیاد می شناسم اما (بجز همکارام) کسی رو در این حد نمیدیدم (یا دسترسی نداشتم به بعضی هاشون) که بخوام بهشون پیام تبریک بفرستم! یهو یادم افتاد الناز... قبول دارم رابطه مون باهم مدتیه خیلی سرد شده... دلیلش شاید سرگرم شدن من با سهیل (خواهرزاده م) بوده، یا مشغول بودن اون با درس و شغلش، اما هرچی بوده خیلی وقت بود که ازش بی خبرم بودم (و هستم)... یه پیام توپ به دستم رسیده بود که همونو براش فرستادم... برخورد
دانلود آهنگ جدید آرون افشار یار قدیمی
دانلود آهنگ آرون افشار به نام یار قدیمی کیفیت ۱۲۸ و ۳۲۰ ، با لینک مستقیم ، همراه با پخش آنلاین و متن آهنگ
دانلود آهنگ فوق العاده یار قدیمی با صدای آرون افشار از جوان ریمیکس
Download New Music Aron Afshar – Yare Ghadimi

موزیک جدید آرون افشار را می توانید تا ساعات آینده در سایت دانلود نمایید.
جدیدترین آهنگ آرون افشار، یار قدیمی نام دارد.
این موزیک در سبک پاپ قرار دارد.
هم اکنون می توانید موزیک قبلی این خواننده را از لینک زیر
وارد نیست ولی من واردش میکنم...اعتراضم سیاسیه ولی اول اون اعتراض با دوز پائین و میگم...چرا هرچیز خوشگل و قشنگی هست دخترونه است!؟ ما باطنمون زشته!؟ نمی گم که دیگه لباسای گل گلی بپوشیم (که عیبی هم نداره پوشیدنش) اما چرا چیزای خوشگل دخترونه است!؟ چرا چیزای خوشگل پسرونه نداره!؟ همش مردونه!؟ یه پلنر میخوای بخری همش دخترونه! ما باید عین این مردای گنده سر رسید خشک و با قلب مرده و رو استفاد کنیم!؟ واسه چی همه چی جنسیتی شده!؟ چرا تو کشور هیچی سرجاش نیست!؟ -_
سال های متمادی یک وبلاگ رو می خوندم وبلاگ دختری که دانشجوی دکترا بود و فرصت مطالعاتی رفته بود آمریکا و بعد که برگشته بود، و خب از شرایط موجود ناراضی بود.
من عاشق اون دختر بودم.
به حدی روزمره نویسی هاش رو دوست داشتم که حد نداشت.
چند باری وبلاگ عوض کرده بود، اما نهایتا باز سر و کله ش پیدا میشد.
بعد یکهو دیگه ننوشت که ننوشت.
هر چند بار بازم با امید واهی به وبلاگش سر میزنم تا شاید نشونه ای از خودش گذاشته باشه، فایده نداره.
چند باری هم براش کامنت گذاش
 
تنها کسی هستی که می تونم براش حرف بزنم
البته خیالت راحت، دیگه مثل قبلاً برات درد دل نمی کنم و وقتت رو نمی گیرم
خدا می دونه این چند وقت چی بر من گذشته
یه جایگزین ساختم؛ 
تایپ می کنم
با تاریخ و عنوان
تایپ و ذخیره و تمام
تمام
یعنی فراموش می کنم
فقط می نویسم که به آرامش برسم
مثل الان که دارم می نویسم
ولی بعضی چیزها رو نمیشه اینجا نوشت
 
بماند
 
اینو گوش کن؛
امروز دخترم یه بحران شدید داشت که تمام روز باهاش درگیر بودم
و عصر کلا خواب رفتم
بیدار که شدم
رسم تقدیر چنین است و 
چنان خواهد بود،
میرود عمر، 
ولی خنده به لب باید زیست...
صائب تبریزی
 
دیروز افطاری دانشجویی بود با ر هبر...خوب پریروز یک اس ام اس اشتباه اومده بود از طرف نهاد که اسم شما در قرعه کشی افطاری دراومده لطفا جهت تهیه بلیط اقدام کنید و یک همچین چیزی! به هانیه پیام دادم که این چیه.گفت وای اشتباه شده.گفتم نامردا شما دقیقا چطور ثبت نام کردید که ما نفهمیدیم.گفت مگه تو هم دوست داشتی بیای؟ گفتم حالا که ظاهرمون مث هم نیس ینی کلن از بیخ و ب
هیچ چیز نمی‌توانست اندازه‌ی این دور شدن کوتاه اما بزرگ به حال این روزام کمک کنه. برای بهتر دیدن و فهمیدن باید دور می‌شدم. دور که شدم تازه فهمیدم کی چقدر حواسش بهم است. کی روزی چند بار بهم زنگ زد و پیگیر کارام شد. کی نتونست واسه دو روز بخوابه. کی اصلا متوجه رفتن و نبودن و جای خالیم نشد. همه‌ی این چیزا رو از دور خیلی بهتر فهمیدم. حتا خودم رو. کنار جریان ساکن آب و نسیم خنک برخاسته ازش ایستادم به تماشای خودم. به تماشای اونی که دوستش دارم و دید
وقتی انسان ها از تنهایی می نالند 
منظورشان این نیست ڪه اطرافشان خلوت است، تنهایی این است که هیچڪس نمی فهمد چه می گویند !
آیزایا برلین

+آدم ها میتونند دوستت داشته باشند .
میتونند  سعی کنند که بفهمند تو را .
اما نمیتونند بفهمند ات !
ما خیال میکنیم که همدیگر را میفهمیم .
ما فقط چیزهایی را میفهمیم که دل مون میخواد بفهمیم .
چیزهایی که سایه هامون را بیرون نریزه .
و شوربختانه اسم قضاوت های ناعادلانه مون را عقل و شعور و درک و بدتر از همه شناخت واقعیت طرف
راستی از زندگی برایت بگویم.زندگی هم خوب است. با همین سختی و آسانی، و با همین بالا و پایینش ادامه دارد. امروز هم گنجشک ها می خواندند و ابرها به مهمانیشان باران هدیه می آوردند. خورشید باز هم مثل قبل یک بار طلوع و یک بار غروب کرد. از دیگر چیزها خیلی خبر ندارم. راستش نمی دانم چند نفر دارند رنج می کشند یا چند نفر گرسنه اند. از ادمهایی که با ناباوری و در کمال ناکامی امروز جان کندند، از کسانی که همین حالا دارند توی آشغال ها می گردند، از شیاطین در قالب ان
۱۲:۵۱
یه بار، چند سال پیش‌‌ها، شهریور بود. صبح داشتم می‌رفتم مدرسه و سردم بود. و یهو خیلی جدی فکر کردم، نکنه پاییز شده و من جا موندم؟
پاییز نشده بود.
جا نمونده بودم.

۱۴:۱۱
What do you want from me? Why don't you run from me?What are you wondering? What do you know?Why aren't you scared of me? Why do you care for me?When we all fall asleep, where do we go?
‌‌
۱۹:۵۹
ماه خیلی دوره. اگه زمین گرد نباشه چی؟ ممکنه به یه نقطه نگاه کرده باشم که هر چی نگاهم رو ادامه بدی به هیچ جرم آسمانی برخورد نکنه؟ یه بارم تو دفترچه‌م یه چیزی نوش
#دهانهاى_بسته....
یادم هست که در روزهای قبل از عملیات والفجر ۸ بنا شد از بین بسیجیان برای شرکت در این عملیات نیرو انتخاب کنند. در بین بچه ها شور و هیجانی به پا بود و همه تلاش داشتند تا فرماندهان را برای انتخاب خود راضی کنند.
یادم هست احمد یاری یکی از کم سن [ و ] سال ترین بچه هایی بود که در بین ما حضور داشت؛ هنگامی که فرماندهان او را خواستند و به او گفتند؛ نمى تواند به دلیل سن و سال کمش همراه ما بیایید با خونسردی تمام در مقابلشان ایستاد و گفت: تا شب صب
دانلود آهنگ جدید آرون افشار با نام طبیب ماهر
ترانه سرا : علیرضا مرتضی قلی     آهنگساز : آرون افشار      تنظیم : معین راهبر
Song Of Tabibe Maher From Aron Afshar

 
دانلود آهنگ جدید آرون افشار با نام طبیب ماهر
ترانه سرا : علیرضا مرتضی قلی     آهنگساز : آرون افشار      تنظیم : معین راهبر
مرورگر شما از Player ساپورت نمی کند


دانلود آهنگ با لینک مستقیم
دانلود آهنگ لینک کمکی فایل


کد آهنگ آهنگ برای پخش آنلاین :

  <center><audio controls autoplay preload="none" style="width:94%;margin:0% 3%;"><source
کماکان از اثار قرص اهن نخوردن در ایام درگیری سفر خون به مغزم نمیرسه و چشمام نیمه بازه در کل روز...
امروز دیدم توی گروه دختر دانمارکی غده خبر داده بود که داره از اینجا میره برای شروع ترم بعد و استاد دانشگاه کلرادو شده....
این دختره به ۵ زبان میتونه صحبت کنه و از من یه سال کوچیکتره...
اما خوب دانمارک دنیا اومده خیلی شیک دنیا رو چرخیده و ارشد هم نداشتن و دکتراشون هم کوتاه بوده و خودشم حتما درسخون و باهوش بوده و جای قرتی بازی تلاش کرده...
اون سه تا استا
داستان برای من از جایی شروع شد که روز جمعه همسرم (آووکادویی که شما می‌شناسید!) رو دعوت کردم که بیاد خونمون تا با هم عصرونه بخوریم. اون روز فقط خواهرم خونه بود و تمام فکر و حواس هر دوی ما به آماده کردن یه کیک خوشمزه بود. همسرم روی مبل نشته بود و حرف نمیزد. وقتی کیک آماده شد و داشتم میز رو میچیدم، تمام نگاهش به من بود. یه نگاه عجیبی که لبخند توش نبود. جوری نگاهم می‌کرد که خواهرم هم متوجه شد که عادی نیست. بعد از عصرونه و حدود ساعت 6 بود که با هم رفتیم
سلام
میشه از رو تجربه ای که احیانا دارید بگید دلیل این همه تناقض رفتاری پسری که میگم چیه؟، مدتیه که با پسری به قصد ازدواج آشنا شدم، حدود یک ساله، خیلی باهام مهربونی میکنه، خیلی احترامم رو داره و هر کاری ازش میخوام واسه م میکنه، اما رفتارهای دو پهلو هم زیاد داره واقعا نمیفهمم چرا؟، اصلا انقدر تناقض توی کارها و رفتارهاشه که گیج گیج شدم. چند تا از این رفتارها رو میگم.
مثلا گاهی صدام میکنه جونم یا جان یا جانم، ولی بعضی اوقاتم حرف میزنیم با هم اصل
+انتخاب رشته ای که هشت روز سخت رو شامل می‌شد و روز آخر صدا و نایی
نمونده بود... تجربه جالبی بود... کسایی که رتبه شون نجومی بود و به هر
قیمتی میخواستن برن دانشگاه ، کسایی که مونده بودن بین پزشکی و دندون (
انتخاب سخت پارسالِ من) و... . همه جور آدمی بود. سهمیه ای هایی که رتبه
شون در حد لیسانس های شهرستان بود ولی حالا به پزستاری تهران فکر میکردن،
اقلیت مذهبی ای که به مهاجرت فکر میکرد و سختیِ تحصیل و زندگی تو ایران.
++ تو
این مدت به خیلی چیزها فکر کردم...
نه گذاشتند اتاقمو رنگ کنم.
نه برام میزخریدن
تابستون تموم شد
خیلی سر حرفتون موندید:)) ممنونم. منو این  خوشبختی محاله. محاله:)) چقدر دوستون دارم:)) چقد. عاشق اتاقمم اصن کیف میکنم واردش میشم پشت میز میشینم و جلومو نگاه میکنم از تزییناتی که روی میز چیدم، یک صد و هشتاد درجه میچرخم و طرحی که با دستای خودم رنگ کردم رو میبینم و یک دنیا عاشق اتاقم میشم!
 
کی از این خونه ی نکبتی میایم بیرون؟!
 
عاعااااه تازه الان  هم خوشحالم! خاله هام یک روز قبل تولدم میان خ
دیروز اومد خونه مون، برام هدیه خریده بود ولی تو خلوت بهم داد، منم
خوشحال... بازش کردم عطر بود، خیلی بوشو دوست داشتم میخواستم نزنم ولی گفتم
شاید زشت بشه، زدم. احساس کردم خیلی خوشش اومده یه آرامش خاصی داشت و
لبخند ، همینجووری سکوت بود که دیدم باز یه هدیه دیگه هم از جیبش در آورد
گفت اینم تقدیم به شما خانم گل، یه بسته کوچیک بود حدسم درست بود وقتی بازش
کردم دیدم رژه ، اینو واقعا دستم نرفت بزنم ازش تشکر کردم ولی گفت امتحانش
نمیکنی؟ نگاش که کردم یه
محرک این جملات اخباری برای انتقال فکر ، هیچ است انتقال از دنیایی که درش هستم به دنیایی که در درش هستیم ، از ارزشش بی خبرم تا جایی که میدونم اثر داره نظرت تو چیه گویا مثله ای است که از مردمک دریچه مقعد (اسفکتر) شارش میکند به شبکیه ذهنت از نوازش باد بر سر درختان بی خبر بودی؟ وقتی به مشکل بر میخوری آشنا هست برات به خاطر اینه که بهش فکر کرده بودی و حالا وجودش رو جلوت ظاهر کرده از جرات استفاده کن تصمیم راه نزدیک آسمان شو اگر مشکل طولانی هست به جستجو م
دانلود آهنگ ایوان بند سروناز + متن و بهترین کیفیت
موزیک جدید و شنیدنی از ایوان باند با عنوان سروناز همینک از رسانه بزرگ جاز موزیک
Exclusive Song: Evan Band – Sarvenaz With Text And Direct Links In jazzmusic.blog.ir
متن آهنگ ایوان بند سروناز 
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
بزن آتیش پاره که یه امشب شب ماست♫♪♭ بزن اتیش که بازم وقت تاب و تب ماست ♫♪♭تا به سازت برقصم بزن هر جور دلته♫♪♭ بزن آتیش پاره دل نا قابلته ♫♪♭جوری عاشق تو میشم که بپیچه خبرم♫♪♭ جون سالم از این عشق نذاری در ببرم
امروز ... 
۸ رجب ۱۳۹۸
روزای اخر سال داره کم کم می گذره ... داره سال نو میشه ..‌
یه غم عجیبی تو دلمه ... نمیدونم چطورمه ... گیج و سر درگم ...دلهره دارم ترس دارم ...
دوست دارم میرفتم روضه ...کاش محرم بود ... کاش تنها بودم کاش ادم ها و نگاه هاشون نبود ... کاش یه کوشه برای خودم داشتم که هیشکی منو نمیشناخت ... 
نمیدونم حرفام رو بنویسم یا ننویسم ... ولی نمیدونم چرا امروز باهات حرف زدم اینقدر حالم بد شد ... نمیدونم چرا ینی واقعا نمیدونم .... حس بدی دارم ... 
حس بد شاید به خ
دانلود ریمیکس آهنگ های آرون افشار
ریمیکس بهترین آهنگ های آرون افشار با بهترین کیفیت منتشر شد
[ دانلود آهنگ با دو کیفیت ۳۲۰ و ۱۲۸ + متن آهنگ و پخش آنلاین موزیک ]
جانم باش ، خط و نشان ، طبیب ماهر

ریمیکس آهنگ های آرون افشار

جانم باش نوشدارو بعد مرگ فایده نداره جانم باش
رخ نمایان کن و این ماه شب تابانم باش جانم باش
داد از دل بیقرارت شدم ای فریاد از دل
صبر من رفته دگر بر باد از دل داد از دل داد از دل
دیوانه و دیوانه و دیوانه و مستم غیر از تو و غیر از تو
جمشید پوراحمد 
واسطه
فیلم واسطه قصه کوچکی داشت ، اما پشت صحنه اش رومان بی انتهایست و پر از ماجرا که بسیار حیرت انگیز است 
وقتی مرتضی عقیلی از آمریکا به ایران آمد چند روزی در منزل خواهر و یکسالی در منزل ما ساکن که حضور یکساله مرتضی عقیلی و اتفاقات چشمگیر تلخ وشیرین آنرا در قسمتی جدا خواهید خواند
شبی عقیلی از طرح فیلم واسطه گفت و فردا موضوع کاملا جدی شد 
من و برادر مرتضی ، رضا عقیلی بطور مشترک فیلمنامه فیلم واسطه را نوشتیم ، یکی از دوستان مرتض
آهنگ جدید سیروان خسروی درست نمیشم
دانلود آهنگ دیگه درست نمیشم  از سیروان خسیروی همراه با پخش آنلاین و بهترین کیفیت
Dl Ahang Jadid Sirvan Khosravi Dorost Nemisham

متن آهنگ درست نمیشم سیروان خسروی
میخوام دو دوتا چهارتا نشه چی میشه هرچی شد از حالا نشهنه دیگه فرقی نداره که کجام با همه وجودم آرامش میخوام آرامش میخوامروزایی که دوست داشتم برن اصلا دور و بریام از دست من خستنمن تو فکر تو تو بی خبرم از من ببین ببین …من دارم میرم با من میای یا نه فکر تغییرم با من میای یا
دانلود آهنگ حمید هیراد کدئین
آهنگ جدید کدئین از حمید هیراد
Download Music Codeine by Hamid Hiraad Original Quality Mp3
دانلود آهنگ حمید هیراد با نام کدئین در رسانه موزیک وان بند
هم اکنون میتوانید شنونده آهنگ زیبای کدئین از حمید هیراد با کیفیت های ۳۲۰ و ۱۲۸ بیت با فرمت صوتی ام پی تری از موزیک وان بند باشید
نوشته دانلود آهنگ جدید حمید هیراد به نام کدئین اولین بار در دانلود آهنگ جدید. پدیدار شد.
دانلود آهنگ
دانلود آهنگ با کیفیت 320 kbps 
دانلود آهنگ با کیفیت 128 kbps
دانلود آهنگ بی خبر از تو از حجت اشرف زاده
ترانه‌ی شیندنی با صدای خواننده حجت اشرف زاده بنام بی خبر از تو همراه با متن و لینک رایگان
مست و خراب عطر گیسوی توامآهنگسازی : محمد محتشمی / شاعر : امید صباغ نو و محمد محتشمی / تنظیم کننده : علی بیات
Exclusive Song: Hojjat AshrafZade – “Bi Khabar Az To” With Text And Direct Links In jazzmusic
متن آهنگ بی خبر از تو حجت اشرف زاده
بی خبرم از تو و من تاب ندارم بعد تو خود را به که باید بسپارماز دل من کم نشده مهر تو ماهم دلبر من غیر تو دل یار نخواهدمست
غیر فعال کردن موس و کیبورد رو بطور کامل یاد گرفتیم ؛ اینبار هم قراره  یه ویژگی جدید به برنامه مون اضافه کنیم

تا اینجا برنامه ما رو کسی نمیتونست با هیچ یک از روش های معمول متوقف کنه

تنها راه متوقف کردن برنامه یا ویروسمون خاموش و روشن کردن سیستم بود
ما میتونیم به برنامه مون ویژگی اضافه کنیم تا در صورت خاموش و روشن شدن هم دوباره بطور خودکار اجرا شه و ...
برای اینکار در پروژه مون باید فایل Program.cs رو ویرایش کنیم





با دوبار کلیک کردن بر روی آن صفحه ک
بخشی از خطبه غدیر پیامبر اکرم (ص)
 
مَعاشِرَالنّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدی مِنْ ذَکَرٍ و أُنْثی ما أَنْزَلَ الله الرِّزْقَ وَبَقِی الْخَلْقُ.مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَی قَوْلی هذا وَلَمْ یُوافِقْهُ.أَلا إِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنی عَنِ الله تَعالی بِذالِکَ وَیَقُولُ: «مَنْ عادی عَلِیّاً وَلَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَ غَضَبی»، (وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَت
به کتاب فروش گرامی سپرده بودم وقتی «بی زمستان» رسید خبرم کند، دو شب پیش اتفاقا در نزدیکی کتابفروشی‌اش بودم که زنگ زد کتابت رسیده، بی‌معطلی رفتم گرفتم و دیروز همه‌اش را یکجا خواندم...
تمام بی‌زمستان را در یک اضافه‌کاری تحمیلی که هنوز ساعتی از آن باقیست خواندم و گذر کسالت‌بارش را التیام دادم،  این کتاب روند رو به اوج سفرنامه‌های ضابطیان را ادامه نداده بود، تاجیکستانش عالی بود، گرجستانش خوب و آذربایجان متوسط شاید هم بد.نام کتاب هیچ ربطی
هوای بهاری هم اثرش رو گذاشت و اون رخوت هر ساله سر و کله ش پیدا شد. کل ظهر و عصر رو پای کتاب دارن هاردی خوابیدم. تا الان نصف کتاب رو بیشتر نخوندم چون ظرف خوندن یکی دو صفحه کاری پیش میاد یا خوابم می بره. هرچقدرم مقاومت کنه ذهنم بازم من می خونمش پس بهتره بیش از حد تلاششو نکنه. عصر که از خواب نازم بیدار شدم همین طور دراز کش توی تخت به ابرای بارونی که جدیدن هم عاشقشونم و هم ازشون متنفرم خیره شدم. چند روزه به خاطر بارون نمی تونم بیرون بزنم یکم راه برم و ا
وقت هایی بوده در زندگی مان که برای کسی ارزش زیادی قائل بوده ایم، پای همه حرف هایش نشسته ایم، کلامش برایمان حجت بوده، و جز راستی و درستی از او انتظاری نداشتیم. به حرف های دیگران که زیر سوالش ببرند، واکنش نشان داده ایم و سر آخر او مراد بوده و ما مرید مرام و منش او... اما یک روز، یک روز بخصوص رشته تمام افکارمان پاره شده، تورم باد به غب غب افتاده اش که از اهمیت ما به حرف هایش نمایان شده، پشیمانمان می کند که چه کرده ایم و چه بزرگش کرده ایم، که حال برای
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">


اگر بخواهم صدای حجت اشرف زاده را خلاصه کنم، میگویم گرمای عشق...
اصلا این لحن گرم خاص صدای خودش بود که ماه و ماهی را به اوج رساند و نیشابور را بر سر زبانها انداخت...
وگرنه هر
لا تَساَل!
لا تسأل ما هی أخباری
لا شیءَ مهم إلا أنت
فإنک أحلى اخباری
لا شیء مهم إلا أنت
وکنوزُ الدنیا من بعدِک
ذرّات غُبارِ
لا تسأل ما هی أخباری
أنا منذ عرفتک لا أتذکر
حلمَ الفجر ووجهَ الورد ولونَ الأشجار
لا أتذکر صوتَ البحر وعزفَ الموجِ وشدوّ الأمطار
یا قدراً یسکنُ روحَ الروحِ ویرسمُ شکلَ الوقتِ
ویغزلُ بالحبِ نهاری
لا تسأل ما هی اخباری
وکنوزُ الدنیا من بعدک
ذرّات غُبارِ
——————————————
از من نپرس «چه خبر؟»
جز تو چیزی مهم نیست
چون ت
در وجودت،یک گوهر درونی داری که در پشت حجاب های مختلف پنهان شده.مسئله ای که احساس می‌کنم ناچار به پذیرفتنش هستم.وگرنه ادامه ی زندگی بی معنا و پوچ می‌شود!زندگی پوچ هم که ناگزیر به سقوط است.
زندگی هم از همان جایی شروع می‌شود که شروع کنم این حجاب ها را کنار بزنم.زندگی غیر این که بردگی‌ست!
این گوهر درونی را خس و خاشاکی،احاطه کرده است.اول باید این کثافت ها را کنار زد و بعد شروع کرد به چکش زدن به آن.اضافه هایش را کند و دور انداخت و سمباده کشید.هم آن خ
شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها-24
**************
خون قلبم نه ز داغ پسرم ریخت حسینآسمان از غم تو روی سرم ریخت حسین
زینب آن نیست که پیش از سفر از پیشم رفتاز غم موی سپیدش جگرم ریخت حسین
خواهرت گفت که از نیزه دهانت خون شدناگهان بند دل از این خبرم ریخت حسین
من شنیدم بدنت زیر سم اسبان رفتتنت انگار که پیش نظرم ریخت حسین
گفت راوی که جگر گوشه اَت ارباً ارباستاز دلم سختیِ داغ پسرم ریخت حسین
در ره یاری ارباب پسر یعنی چه؟شکر، پیش قدمِ تو قمرم ریخت حسین
اد
توی واتس اپ وضعیت گذاشتم و نوشتم کاش کسی بود که می گه و من در جوابش بگم برام بنویس
می گه همه خوابیدن و تو مثل جغد چرا بیداری؟ ،می گم هیچی دارم با بهترین رفقام حال می کنم،می گه حالا کی هستن اون آدمای بخت برگشته،می گم اولیش وبلاگم و دومیش هم هری پاتر،می گه هنوز عصبانی هستی؟،می گم نه بهترم ولی فکرش رو بکن وقتی زن بودن از آدم بودن سخت تر باشه گاهی دوست دارم که مرد باشم هم زور دارم هم آزاد ترم ...،می گه از کجا معلوم مرد بودن آسونه؟بعدش درسته شما از بچ
حرفهایی هست که خودم هم از آن بی‌خبرم، در این حال و ساعت، کوک نیستم برای گفتن و حتی کشف‌کردنشان. تنها می‌دانم روح سرگردانی به دنبال چشمه‌ای آب جوشان است و دائم صدای آب را می‌شنود اما راهی به سمتش پیدا نمی‌کند. چه‌بسا به سمتی برود و بعد ببیند نبض آبی که میخواست در سویی دیگر می‌زند. 
بیهوده‌گویی را باید کوتاه کنم. اینطور هبچ‌ سازی کوک نمی‌شود. نمی‌شود که من محو ستاره‌های جعبه‌ی چوبی سنتور شوم یا برق سیمهای موازی یا حتی گرد و خاک نشسته بر
اگرچه شب نیست، روز شده است، وقت بیداری ست، وقتِ تقلا و کار و کوشش است، من نیز بیدارم و با دیو درد گلاویزم. نه شب آرام و نه روز قرا دارم. شعری و ترانه ای که زیر پرتو ماه باید گوش کرد و خواند، زیر تیغ آفتابی می خوانم که از وجودش بی خبرم، درون ظلمت درد است. همهٔ عمری که کردم تاکنون یا صرف آرزو کردن شد یا نصیب تجزیه شدن! الحق و الانصاف تولدم تسلیت داشت نه تبریک! اگر خاک رویم نیست، و در کفن سفید نغنودم از بدبیاری ست وگرنه زنده نیستم. 
 
امشب ای ماه به در
از وقتی تو کانال تلگرام مینویسم اینجا نوشتن برام سخت و دور شده .. اینجا رو هنوز دوست دارم هرچند دیر بیام هرچند کم بنویسم...شنبه برام یعنی کار و کار و کار .... 
 صبح رفتم کلاس نقاشی ، تعداد شاگردهام بیشتر شده. فاصله پایان کلاس نقاشی تا شروع کلاس زبان یک ربع بیشتر نیست و من بیش از ۵کیلومتر توی ترافیک باید مسیر طی کنم . بعد کلاس زبان روی صندلی آرایشگاه دراز کشیده بودم و بند کار که یه خانم باردار بود روی صورتم خم شده بود و ازم میپرسید تو هنوز قصد بچه دا
جدیدن دستم به نوشتن و کار خیر نمیرود. دستم به جق فقط میرود. دستم به پدر و مادرش رفته است. البته خب طبیعی است؛ همه چیز به پدر و مادرشان میروند. ا هفته ی پیش تا الآن کلی اتفاق افتاد که حال تعریف هیچکدامشان را ندارم. جز این یکی که دقیقن فردا صبح همان روزی که پست چیکن استراگانوفی را گذاشتم در حال سکس چت بودم و صدای همسایه می آمد که داشت به پدرم کسشعر میگفت و پدرم خیلی متشخص بود و جوابش را نمیداد و من خیلی اعصابم خورد شد و شرتم را پوشیدم و به سمت در یور
آن‌جا ایستاده بودیم. دستانت سرد بودند و دستان من گرم و چشمانت خیس بودند و چشمان من نه. گفتی:« دست‌هاش، ببین دست‌هاش رو.» و من خیره به دست‌ها ماندم، به آن که رو به پایین بود و آن که رو به بالا. پابه‌پا می‌کردی و دستانت را به پالتویت می‌ساییدی تا گرم شوند و من از خودم می‌پرسیدم مگر دستان من گرم نیستند تا دستانت را گرم کنند؟ دستت را در جیبت کردی و مشغول چرخاندن آن کارت شدی. از این که مچت می‌چرخید، می‌فهمیدم. گفتی:« چشم‌ها.» و چشمان من دور گشتن
در مطلبی قبلا راجع به « پیشگویان قلابی ، توهم پیش بینی»  http://blog.ir/panel/pardehpendar/post_edit/221  مطلبی نوشتم ، اکنون می خواهم در این رابطه به چند خبر اشاره کنم . همین «کارشناسان» پیش بینی کرده بودند که در تاریخ 99/2/10 شهاب سنگی به زمین برخورد می کند و زمین را متلاشی می کند . همچنین با استفاده از منحنی ای خبر از کشته شدن  میلیونها نفر در ایران بر اثر کرونا  داده شد. و پیش بینی جنگ یا واقعه ای در آینده نامعلوم  که چقدر کشته و مجروح خواهد داشت . که خوشبختانه همه
به نام خدا
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کنقسمت دوم-بیچاره پایگاهی که شما فرماندشین-لا اله الا اللهیهو دیدم سرشو پایین انداخت و رفت با قفسه کتابها مشغول شد..رومو سمتش کردم و با یه پوزخندی گفتم:-خلاصه آقای فرمانده من شمارمو نوشتم و گذاشتم روی میز هر وقت قرعه کشیتونو کردید خبرم کنید.-چشم خواهرم...ان شا الله اقا شمارو بطلبه-خوبه بهانه ای برای کاراتون دارین...رفیق رفقای خودتونو قبول میکنین و به ما میگین نطلبید...باشه...ما منتظریم-خواهرم به خدا اینجور نیست
ارغوان،شاخه همخون جدا مانده منآسمان تو چه رنگ است امروز؟آفتابی‌ست هوا؟یا گرفته‌است هنوز؟من در این گوشه که از دنیا بیرون استآفتابی به سرم نیستاز بهاران خبرم نیستآنچه می‌بینم دیوار استآه این سخت سیاهآن چنان نزدیک استکه چو بر می‌کشم از سینه نفسنفسم را بر می‌گرداندره چنان بسته که پرواز نگهدر همین یک قدمی می‌ماندکورسویی ز چراغی رنجورقصه پرداز شب ظلمانی‌ستنفسم می‌گیردکه هوا هم اینجا زندانی‌ستهر چه با من اینجاسترنگ رخ باخته استآفتابی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها